«فقر» این همان چیزی است که جامعه ایران برای سالیان طولانی از آن رنج می برد و همین رنج طولانی قلب آن ها را به سختی سنگ و رحم و شفقت آن ها را به بی رحمی در مقابل ضعیفان و حیوانات مبدل کرده است. در این نوشتار کوتاه به ارتباط میان فقر و شکار بی رویه و غیرمجاز حیوانات می پردازیم.
شکار غیرمجاز و بی رویه حیوانات در جوامع فقیر می تواند ناشی از عوامل مختلفی باشد. در زیر به برخی از این موارد اشاره می کنیم.
نیاز به غذا
در جوامع فقیر، دسترسی محدود به منابع غذایی ممکن است مردم را به شکار حیوانات وابسته کند. این می تواند منجر به شکار بیش از حد و غیرمجاز شود، به ویژه اگر جامعه به طور سنتی به شکار برای تامین غذا متکی باشد.
بیکاری و فقر فرصت های شغلی
در نبود فرصت های کافی برای کسب درآمد، شکار ممکن است یکی از روش های در دسترس برای کسب درآمد باشد. این می تواند شامل فروش غیرمجاز گوشت، پوست، یا سایر بخش های حیوانات به بازارهای محلی یا بین المللی باشد.
فقر منابع طبیعی
تغییرات محیطی، مانند خشکسالی، تغییر اقلیم، و تخریب زیستگاه ها، می تواند منابع طبیعی را کاهش دهد و جوامع فقیر را به شکار بیشتر سوق دهد تا نیازهای خود را برطرف کنند.
فقر اطلاع رسانی در مورد طبیعت و محافظت از آن
در برخی موارد، فقدان آگاهی یا بی توجهی به اهمیت حفاظت از حیوانات و محیط زیست می تواند به شکار بی رویه منجر شود.
فقر و بیکفایتی در هرم مدیریتی
در جوامعی که قوانین حفاظت از حیوانات ضعیف هستند یا به خوبی اجرا نمی شوند، شکار بی رویه می تواند بیشتر رواج پیدا کند.
افزایش بی رویه جمعیت و تبلیغات افزایش جمعیت بدون در نظر گرفتن تمامی جوانب
افزایش جمعیت و توسعه زمین های کشاورزی یا شهری می تواند منجر به مجدود شدن زیستگاه های حیوانات شده و فشار بر منابع محیط زیستی را افزایش دهد، که این امر به نوبه خود به شکار بیشتر منجر می شود.
متاسفانه بخش قابل توجهی از موارد فوق در جامعه ایران مشهود می باشند و لذا شکار بی رویه حیوانات، حمله به محیط بانان و شهادت آن ها، عدم نظارت کافی بر محیط های حفاظت شده و فقر مدیریت همگی دست به دست یکدیگر داده تا ایران را از زیبایی های طبیعی و جاذبه های محیط زیست خود محروم نماید.