هدف مقاله حاضر بررسی جایگاه حیوانات در دین ایرانیان باستان و مطالعه قوانین، مقررات و برخورد دین زرتشتی نسبت به آنان از خلال متون فارسی میانه است . روابط دیرینه میان انسان و حیوان همواره بر دو پایه استوار بوده است: تنازع بقا و نیاز متقابل. انسان در کشمکشِ خشن و طولانی ولی همواره هیجان آور، در کشف خود و تسخیر عالم خود در میان حیوانات چهره رقبا و همنوعان خود را می دیده است. انسان همواره از حیوانات در جهت منافع و احتیاجاتش بهره برداری کرده و با وجود ترسی که از آنان داشته، آنها را ستوده، دوست داشته، تقلید کرده و پرورش داده است. به همین سبب، حیوانات از ابتدا نقش فعال وگسترده ای درکلیه جوانب زندگی بشر داشته اند. این نقش در زمینه های مختلف احساسی، زیبایی شناسی، جادویی، مذهبی و فلسفی قابل مشاهده است.
یکی از روش های مطالعه حیواناتِ دوران گذشته، چه از نظر علم جانورشناسی و چه از نظر ارتباطش با انسان، کند و کاو در عقاید انسان ها و خصوصاً مراجعه به اسناد کتبیِ باقیمانده از دوران باستان است. در واقع پس از عهد عتیق بود که مطالعه بر روی حیوانات به صورت یک علم واقعی درآمد. اما بیشتر تمدن های بزرگ مشرق زمین از جمله هند، چین و ایران بخش هایی از رساله هایی مربوط به جانور شناسی از خود به جای گذاشته اند که دلالت بر علاقه انسان به حیوانات و نباتات از دیر باز را دارد. البته این رساله ها بیشتر مطالعه تاریخچه پیدایش حیوانات است تا مطالعه علم جانور شناسی. دراین اسناد به نوعی طبقه بندی ابتدایی از حیوانات برمی خوریم که بسیار جالب و سودمند است. این تمدن های مشرق زمین، حیوانات را یا به خاطر فوایدی که برای انسان داشته اند یا به خاطر انگیزه های مذهبی مورد پژوهش قرار داده اند.
دین ایرانیان باستان جایگاهی مقدس برای کشاورزی و پرورش حیوانات قایل است. کما این که در بخش های مختلف اوستا، کتاب مقدس زرتشتیان و متون فارسی میانه اشارات متعددی به حیوانات، توصیف و طبقه بندی آنها دیده می شود.1 البته باید یادآوری کردکه ادبیات زرتشتی دارای نقایصی نیز هست: تدوین نهایی آنها در سده های نهم و دهم میلادی صورت گرفته است و قدیمی ترین نسخه خطی موجود مربوط به قرن سیزده میلادی است. دلیل تدوین متاخر این متون را باید در حاکمیت دیر پای سنت شفاهی در ایران و هم چنین افول دین زرتشتی به دنبال حمله اعراب دانست. اما با وجود نقایص و کمبودها، این متون نمایی واحد و مشخص از دیدِ ایرانیان باستان از جهان حیوانات و نحوه استفاده از آنها را ارایه می دهند. ادبیات زرتشتی حاکی از این واقعیت است که در دین زرتشت، حیوانات در درجه کمتری از اهمیت نسبت به انسان ها و خدایان قرار نگرفته اند. هر موجودی نقش خاص خود را ایفا می کند، نقشی که منتهی به شکل گرفتن دین به صورت مجموعه ای از مراسم مذهبی و باورهایی می شود که ایرانیان براساس آنها رابطه بین انسان، حیوانات و خدا را درک کرده و به این روابط نظم بخشیده اند.
طبقه بندی و از جمله طبقه بندی حیوانات در بسیاری از فرهنگ ها متداول است. امروزه مردم شناسان بر اهمیت این طبقه بندی ها برای شناخت جهان بینیِ فرهنگ ها تاکید می کنند.2 طبقه بندی حیوانات بر پایه ملاک های گوناگونی استوارند امّا برای ایرانیان باستان ملاک اصلی تقسیم بندی مخلوقات، خوب یا بد بودن آنها بود .
در دین زرتشت جهان دارای تاریخ است و از قانون تحوّل پیروی می کند. عمر جهان در سنت های زرتشتی دوازده هزار سال است. در سه هزار سال نخست اهرمزد آفریدگان را بصورت "مینویی" (غیرمادی) می آفریند. در پایان همین دوره اهریمن قصد تجاوز به قلمرو اهرمزدا را دارد اما باز پس رانده می شود و به مدت سه هزار سال بی هوش و بی فعالیت می ماند. اهرمزد در این سه هزار سال که سه هزار سال دوم از دوران جهان است، موجودات را به صورت "گیتی" (مادی) می آفریند. در پایان این دوران است که با حمله اهریمن دوران آمیزش نیکی و بدی، یعنی جهان کنونی، آغاز می گردد. در نظر زرتشت جهان میدان نبرد است و مبارزه ای پرشور و اجتناب ناپذیر نیروهای اهرمزد و اهریمن را مقابل یکدیگر قرار داده است که نتیجه آن پدیداری مردم با تقوی و بهره مندی آنان از زندگی جاویدان است. هر انسان باید دراین مبارزه که نتیجه آن پیروزی نیکی در جهان است سهیم گردد .
بر اساس باورهای دین زرتشت انسان فاعل مختار است و می تواند از دو راه خیر و شر، یکی را برگزیند. هرکس در راه اهرمزد قدم بردارد نیکوکار است و هرکس موانعی درراه آن ایجاد کند و یاکامیابی راه حق را به تاخیر اندازد، بدکار است. در واقع این عنصر برجسته دین زرتشتی یعنی ثنویت (تقابل نیکی و شر) تمامی جنبه های زندگی و تمدن ایرانیان را، به خصوص در دوران ساسانی، تحت تاثیرقرار داد. دراین کیش کل جهان به دو بخش تقسیم شده است. موجودات نیک جملگی آفریدگان اهرمزدند و همه موجوداتبد آفریدگان اهریمن. دنیای حیوانات نیز از این قانون مستثنی نیست و درنتیجه حیوانات نیز به دو گروه متفاوت تقسیم می شوند: حیوانات مفید که اهرمزد آنها را آفریده است و انسان موظف به مراقبت و نگهداری از آنهاست و خرفستران یا حیوانات موذی که توسط اهریمن آفریده شده اند و انسان مکلّف به نابودی هرچه بیشتر آنهاست .
حیوانات اهرمزد مقدس و مفیداند و ادبیات زرتشتی شواهد متعددی حاکی از عنایت اهرمزد نسبت به این حیوانات ارایه می دهد. حیوانات مفید برای انسان و برای خدمت به انسان آفریده شده اند و از همین رو قوانین گوناگون برای حمایت از آنان وضع شده شده است. "بهمن" برترین امشاسپند، حامی جهان حیوانات و ناجی انسان و حیوان هر دو است. بر پایه باورهای زرتشتی، حیوانات مفید نقشی فعال در تمامی مراحل زندگی انسان دارند. در این کیش، حیوانات مفید در عین حال که قابل خوردن اند در مراسم مذهبی، افسانه ها و اسطوره ها نیز جایگاه مهمی دارند .
دردین زرتشت حیوانات دارای روح شمرده می شوند و در بسیاری از بخش های اوستا به روانِ (Av. uruuan) حیوانات اشاره شده است.3 متون فارسی میانه واژه گیانوَر (gyanwar) به معنی موجود دارای جان را برای حیوانات به کار می برند .
قربانی و قربانی کردن از اعتقادات اصلی، و در نظر برخی از محققان اعتقاد اصلی، همه مذاهب دوران باستان است.4 در همه تمدن ها تقدیم قربانی به خدایان به مقاصد خاص، از جمله باز خرید گناهان، شکرگزاری یا جلب نظر مساعد خدایان، صورت می گرفت و در حقیقت برقرار کننده پیوند ارتباط میان جهان انسان و جهان خدایان بود. انسان با بجا آوردن مراسمی دقیق و منظم و بارعایت آداب و تشریفات خاص به هنگام مراسم قربانی ضمن ادای احترام به خدایان در واقع به گونه ای نمادین به تقلید آفرینش جهان توسط اهرمزد می پرداخت. افزون بر این، با هدیه کردن قربانی به خدایان انسان در صدد رسیدن به رستاخیز و زندگی جاودانی، کمک به شکست بدی و پیروزی همیشگی و حتمی نیکی و بازسازی جهان به صورت آغازین آن، پیش از حمله اهریمن، بود .
در آیین زرتشت حیوان انتخاب شده برای قربانی تحت مراقبت های ویژه ای قرار می گرفت. انتخاب نوع حیوان برای قربانی، زمان انجام مراسم و تدارک مراسم قربانی نیز قوانین خاص خود را داشت. در این قوانین به خصوص بر ضرورت اجتناب از آزار و زجر حیوان تا آخرین لحظه قربانی کردن او تاکید شده بود. مصرف گوشت قربانی نیز قوانین خاص خود را داشت و بخش های مختلف لاشه حیوان میان خدایان (به گونه نمادین) از سویی و انسان ها، از سوی دیگر، تقسیم می شد.6 قربانی کردن حیوانات به منظور استفاده بعدی از گوشت آنها در تهیه غذا بدون شک یکی از هدف های مراسم قربانی بوده است.7 در ادبیات زرتشتی اشاره ه ای بسیار به حیوانات مفید به چشم می خورد به ویژه به آن نوع که از اهمیت و ارزش بیشتری برخوردار بوده اند از جمله گاو، اسب، سگ، شتر، خروس و پرنده ها. در میان حیوانات گاو به عنوان حیوانی مفید در ایران باستان مورد توجه و احترام خاص بوده و بیرحمی نسبت به این حیوان و کشتن او در آیین زرتشت موجب برانگیختن خشم حیوان و به خصوص ایزد هوم شمرده می شده است.8 در بهرام یشت به ارزش و فواید گاو چنین اشاره شده است: «نیرو از گاو، ارجمندی از گاو، فصاحت به گاو، چیرگی مرهون گاو است، خوراک از گاو است»9 و در ویدیوداد نیز در باره این حیوان چنین آمده است: «ای آفریننده جهان مادی پنجمین جایی که زمین به حداکثر شادمان است کجاست؟ . . . آن جا که گله و رمه بیشتر باشد و بیشترین مقدار کود ریخته شود.»10 سگ جانور مفید دیگری است که به خاطر ویژگی های خارق العاده اش در نظر ایرانیان ارزشمند بوده است. بنا بر آنچه در ویدیوداد آمده است سگ در برگزاری آداب و مراسم مذهبی از نظر تاثیر و تواناییش با یک پیشوای دینی همطراز شمرده می شده است.11 از همین رو آزار رساندن به سگ مستوجب مجازاتی سنگین بوده است. برطبق این اعتقادات هرکس سگی را آزار دهد روانش در آخرت سخت در عذاب خواهد بود و در زندگی نیز رنجور و ناکام خواهد شد و در کارها شکست خواهد خورد. از مراسم مذهبی مهمی که در آن وجود سگ الزامی است باید از مراسم "سگ دید" و مراسم "برشنون" نام برد. "سگ دید" مراسمی است که در آن جسد کسی که وفات یافته به سگ چهار چشم - سگی که دو نقطه شبیه چشم در بالای چشم ها دارد- نشان داده می شود. برشنون مراسم غسل مذهبی بسیار پیچیده ای برای زدودن ناپاکی از انسان است .
سگ نقش بسیار مهمی نیز در جهان مینوی دارد. وی نگهبان روان درستکاران است و آن کس که بر مبنای اَشا بیاندیشد، سخن گوید و عمل کند روانش در پناه این حیوان خواهد بود. سگ روان پیروان زرتشت را از هنگام مرگ تا پس از گزار از چینود پل همراهی می کند. درحقیقت هرکس که سگ را از گزند برهاند و به او پناه دهد روان خویش را از گزند رهانیده است و درآخرت همان سگ روانش را در پناه خود خواهد گرفت. و آن کس نیز که در حق این حیوان ستم روا دارد روان او پس از مرگ همدم دیوان و جانوران موذی خواهد بود. در ویدیوداد آمده است که آنان که سگ را آزار دهند و آسیب رسانند روان درگذشتگان خویش را تا نهمین نسل آینده خود در سرپل چینود می آزارند و مانع از عبور آنان از این پل می شوند.12 پناه دادن به یک ماده سگ حامله وپرورش دادن نوزادانش درآیین زرتشت همانند پرورش و تربیت فرزندان خود انسان و به همان اندازه پر ارج است. با مرده سگ نیز مانند مرده انسان رفتار می شده و مراسم "سگ دید" نیز برای آن برگزار می شده است .
درآیین زرتشت، در اوستا و در متون فارسی میانه "خرفستران"، یا حیوانات "موذی"، نظیر موش، مار، کژدم، و مگس ، مخلوقات اهریمن و در نتیجه دارای طبیعتی پست اند و به دنیای دیوان تعلق دارند. از همین رو، انسان به ستیز با این گونه جانوران تشویق شده است. در گاهان واژه خرفستر برای بدخواهان مزدیسنان و دشمنان بیابان نورد و راهزنان و زیانکاران به کار برده شده است.13
"خرفستران" دشمن حیوانات مفید، آب، زمین، گیاهان و کلاً تمامی آفرینش اهرمزد عمل می کنند و آلودگی، ناپاکی و مصیبت با خود به همراه می آورند. نابود کردن خرفستران از وظایف دینی هر فرد زرتشتی و به خصوص موبدان است. بسیاری از حیوانات موذی نظیرحشرات، خزندگان یا ذوحیاتین، پایه و اساس بسیاری از مراسم دینی هستند و باز خرید برخی از گناهان حتی گناهان کبیره با کشتن حیوانات موذی امکان پذیر است.14
خزندگان و حشرات کریه ترین انواع خرفستر هستند زیرا مستقیماً توسط اهریمن خلق شده اند.15 اما بعضی دیگرازخرفستران مانند شیر همواره به چشم انسان اصیل و برازنده آمده اند زیرا گرچه مخلوق اهریمن اند امّا براساس الگوهای اهرمزدی ساخته شده اند.16 از بدن بعضی از حیوانات موذی که از چهار عنصر اهرمزدی یعنی آب، زمین، باد و آتش است، برای تهیه دارو استفاده می شود.17 بسیاری ازخرفستران را اهرمزد به سود آفریدگان خود تغییر داد مانند زنبور که انگبین می کند و کرمی که ابریشم می تند.18
باید به یاد داشت که درآیین زرتشت، اهریمن قدرت خلقت مادی ندارد، زیرا دارای موجودیت مادی نیست بلکه مینو یا روح بد است که میتواند جهان مادی را به فساد و تباهی کشاند و تنها از راه موجودات خبیث و موذی قادر به حمله به جهان اهرمزد و مخلوقات اوست . در این آیین، رابطه میان انسان و حیوانات موذی را می توان در یک دشمنی دایمی خلاصه کرد. حیوانات موذی، که ناقل مصایب و بیماری های گوناگون بودند، به عنوان تهدیدی دایمی برای نوع بشر و زراعتش محسوب می شدند. افزون بر این، ترس همیشگی انسان در رویارویی با حیوانات وحشی و ناتوانی او در دفاع از جان خویش را نیز باید انگیزه دیگری دردستورات دین زرتشت برای نابودی خرفستران دانست. به سخن دیگر، برای پیروان زرتشت خرفستر یکی از مشخص ترین نشان های اختلال در نظم خلقت بود و از همین رو ستیزی همیشگی با این حیوانات، رویه دیگری از نبرد میان نیکی و بدی، که در دین زرتشت جدالی دایمی است، به شمار می آید. با نابود کردن خرفستران قدرت اهریمن نیز کاهش می یابد تا آن حد که دیگر قادر نخواهد بود به منافع انسان لطمه زند، مزارع را نابود کند و انواع انگل ها و بیماری ها را بپراکند .
مهم ترین و جالب ترین ویژگی دین ایرانیان باستان طبقه بندی حیوانات به مفید و موذی، آفریدگان اهرمزد و آفریدگان اهریمن است. برخلاف پندار بشر امروزی در باره حیوانات که بیشتر بر پایه داده های علمی قرار دارد، دید زرتشتیان بر باورهای متافیزیکی و یک نظام ارزشی استوار است. ایرانیان باستان نابود کردن حیوانات موذی را عملی ضروری برای پیروزی نهایی نیکی بر بدی می دانستند و بسیاری از تاریخ نگاران و جهانگردان نابود کردن خرفسترانرا به عنوان یکی از عناصر اصلی باورهای ایرانیان باستان آورده اند.19 با همه این طبقه بندی ها، واقعیت آن است که در دید ایرانیان باستان حیوانات هرگز موجودات خنثی و بی روح شمرده نمی شدند و در زندگی انسان دارای ارزش و مقام خاص بودند. از همین رو، هر فرد زرتشتی آگاه به دستورات دینی مکلف بود که دنیای حیوانات را به خوبی بشناسد و در از بین بردن حیواناتِ مخلوق اهریمن و حمایت از حیوانات اهرمزد کمر همت بندد و بداند که وجود انسان در جهان همواره مرتبط با وجود حیوانات بوده است .
همین حالا به جامعه حامیان حیوانات و طبیعت «مای ملو» بپیوندید و ما را در این مسیر زیبا همراهی کنید. برای شروع اینجا کلیک کنید.
---------------------------------------------------------------
پانوشت ها :
1. به عنوان مثال کتاب بندهشن ایرانی و گزیده های زادِسپرم طبقه بندی بسیار جالبی از حیوانات ارایه می دهند. این طبقه بندی برحسب درجه رام بودن حیوانات، شکل سم، محل زندگی، رنگ و دیگر خصوصیات آنها صورت گرفته است. ن . ک. به :
S. Insler, The Gathas of Zarasthustra, Acta Iranica 8, Leiden, 1975, Yasna 71:19 Yasna. 28:8 & 34:5. ;The Bondahesh. Being a Facsimile Edition of the Manuscript TD1,Tehran, Iranian Culture Foundation 88, 1970, fol. 38 v.- 39 v.& fol. 59 r.- 61 v.;Anthologie de Zadspram , ed. ph. Gignoux & A. Tafazzoli, Studia Iranica, Cahier 13, Paris,1933, ch. 3. 53-64; H. P. Schmidt, "Ancient Iranian Animal Classification," Studien Zur Indologie und Iranistik, Heft 5/6, Festschrift Paul Thieme, 1980, PP. 209-244.
2. در این باره ن. ک. به :
C. Levis- Strauss, La Pensee Sauvage, Paris,1962; M. Douglas, Purity and Danger: an Analysis of the Concept of Pollution and Taboo, London, 1995; R. Willis, Man and Beast , St. Albans,1975.
3. به عنوان مثال ن . ک. به: یسنا 39:1-2 و یشت 13:74 که برای همه موجودات زنده اعم از اهلی، وحشی، پرنده، خزنده و غیره قایل به روان هستند .
4. دراین باره ن. ک. به :
Le Sacrifice dans I'Antiquite, ed. J. P. Vemant, Geneve, 1980.
5. ن. ک. به :
The Complete Text of the Pahlavi Dinkard , ed. M. Madan, 2 vols. Bombay, 1911, Book V, P.466 & Book VIII,P. 682.
6. دراین باره ن. ک. به :
The Pahlavi Rivayat Accompanying the Dadestan i Denig, ed. A. V. Williams, The Royal Danish Academy of Sciences and Letters, Copenhagen, 2 vols,1990, ch. 59.
7. درباره استفاده گوشت حیوانات مفید درتهیه انواع غذاها ن. ک. به :
D. Monshi-Zadeh, "Xosrov i Kavatan ud Retak," Acta Iranica , 22, Leiden, 1992.
8. دراین باره ن. ک. به :
J. Josephson, The Pahlavi Translation Technique as illustrated by Hom yast, Uppsala, 1997, Yasna, IX:1, PP. 109-110; The Pahavi Rivayat, ch.26.
9. ن. ک. به یشت، 61:14 و یسنا20:10 .
10. ن. ک. به :
Vendidad, Avesta Text with Pahlavi Translation and Commentary and Glossarial Index, edited by D. H. Jamasp, vol 1. The Texts, Bombay,1907, ch. 3:6.
11. همان، ch. 31:45
12. همان، ch. 13:3
13. درباره معنی کلمه "خرفستر" ن. ک. به :
H. W. Bailey, "A Range of Iranica," in W. B. Henning Memorial Volume, London, 1970, PP.25-28; S. Insler, The Gathas of Zarasthustra, Yasna. 28:5& 34:5.
14. ن. ک. به :
Vendidad, ch. 16: 11-12; The Pahlavi Rivayat, ch. 21;E. B. N. Dhabhar, The Persian Rivayats of Hormazyar Framarz and others. Their Version with Introduction and Notes, Bombay, The K. R. Cama Oriental Intitute,1932, PP. 520-521.
15. ن. ک. به: بندهشن ایرانی، fol. 59r.
16. همان، fol. 61v
. 17. همان، fol. 59r.
18. همان، fol. 59v
19. دراین باره ن. ک. به :
George Rawlinson, History of Herodotus, New Edition, London, 1862, Vol. I,140; Agathias the Histories, Translated with an introduction by Joseph D. Freudo, Berlin, 1975 11.24;M. Boyce, A History of Zoroastrianism, vol. 1. (Hdo 1.8.1.2.2.1), Leiden/Koln, 1975, P. 299;N. K. Firby, European Travellers and Their Perceptions of Zoroastrians in the 17th and 18th Centuries, Berlin, 1988, Index S.V. 'Khrafstra
منبع این مقاله: انجمن حمایت از حیوانات [لینک]
4